«اُدْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (نحل/ ۱۲۵)؛ «با حکمت و موعظهی نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به گونهای که بهتر است مجادله نما».
«منصور هاشمی خراسانی» یک نام مستعار و غیر واقعی است. او اهل افغانستان و دانشجوی اخراجی یکی از دانشگاههای ایران در مقطع دکترای الهیّات است. او پس از اخراج از دانشگاه، به افغانستان رفته و ادّعای خود را با نام مستعار «منصور هاشمی خراسانی» آغاز نموده است.
مخالفان نهضت مقدّس «بازگشت به اسلام» حجّتی برای ارائه ندارند و دستشان در مصاف علمی با آموزههای متین حضرت علامه خالی است لذا به حاشیهسازی و داستانسرایی روی آوردهاند. باری، به نظر میرسد که شایعات مغلوطی از این طرف و آن طرف به گوش منتقد رسیده یا در تلهی یاران علامه منصور هاشمی خراسانی افتاده است که سعی میکنند با تدابیر ویژهای، دشمنان آن بزرگوار را دربارهی هویّت ایشان به اشتباه بیندازند؛ چنانکه در پایگاه اطلاعرسانی ایشان آمده است: «تدابیر ویژهای برای پنهان نگاه داشتن هویّت و مکان ایشان از چشم دشمنانشان اندیشیده شده که با دقّت توسّط یارانشان در حال اجراست. این تدابیر به گونهای است که دشمنان ایشان را دربارهی هویّت و مکان ایشان متحیّر ساخته و به غلط انداخته است؛ تا حدّی که بارها افراد مختلفی را با ایشان اشتباه گرفتهاند!» (نقدها و بررسیها، کد ۲۹) در هر صورت، این گمانهزنیها بار اوّلی نیست که مطرح میشود و هدفی جز حاشیهسازی، تشویش اذهان و انحراف افکار مخاطب از متن گفتمان ایشان ندارد. طرّاحان این دسیسه به دنبال آن هستند که حواس مردم را به یک سری حواشی و جزئیات پرت کنند و آنان را از اصل گفتمان حضرت علامه غافل نمایند. لذا مردم باید هوشیار باشند و در دام آنها نیفتند.
جالب است که پایگاههای اینترنتی وابسته به نظام ایران، تا همین چند روز پیش اصرار داشتند که «منصور هاشمی خراسانی اصلاً وجود خارجی ندارد» اما از آنجا که با روشنگریهای قاطع و مؤثّر این نهضت بزرگ، مکرشان باطل شده است در چرخشی مذبوحانه یکباره نام و نشانی برای حضرت علامه کشف کردند و ضمن اعتراف به وجود خارجی ایشان، در تلاشند با سخنپراکنی و داستانپردازی دربارهی سوابق و مشخّصات فردیشان، اذهان عمومی را به حواشی بیاهمیت معطوف نمایند.
پایگاه رسمی این عالم ربّانی از همان آغاز کار خود (حدود ۴ سال پیش) به صورت منطقی و صادقانه توضیح داده است که به دلیل محذوریتهای امنیتی، نمیتواند مستعار بودن یا نبودن نام ایشان را اعلام کند؛ چنانکه در بخشی از توضیح خود گفته است: «دفتر حفظ و نشر آثار این عالم بزرگوار مایل به مجادله دربارهی حروف و الفاظ که -در هر صورت وضعی و اعتباری هستند- نیست و به دلایل امنیّتی و به دلیل آنکه موضوعیّتی برای نام این بزرگوار نمیشناسد، اصراری برای اثبات مستعار بودن یا نبودن آن ندارد.» (بخش آشنایی) هر چند در مقام بررسی، امکان مستعار بودن نام ایشان را پذیرفته است؛ با این توضیح که <اولاً استفاده از نام مستعار در میان رهبران آزاده و اصلاحطلب جهان که دشمنان فراوانی دارند طبیعی است و چیز غیر عادی و دور از انتظاری محسوب نمیشود؛ ثانیاً داشتن دو یا چند نام در میان بسیاری از مردم جهان، حتّی در مواردی که تهدید و خطری برای آنان وجود ندارد، رایج و متعارف است، در حالی که شخصیّت، روش و اهداف آنان در هر حال ثابت و مشخّص است؛ ثالثاً اتّخاذ لقب برای پیشوایان و بزرگان دین، کاری شایع و معمول است و سنّتی اسلامی به شمار میرود…چنانکه به عنوان نمونه، لقب «مصطفی» برای پیامبر اکرم ص از این قبیل است…سایر پیشوایان اهل بیت نیز القاب مختلفی مانند «باقر»، «صادق»، «کاظم» و «رضا» داشتند و امروز به آنها شناختهتر هستند…ولی واضح است این چیز مهمّی نیست که فکر شما و کوتهفکرانی دیگر را به خود مشغول کرده و به دستآویز سستتان برای تبلیغ بر ضدّ این عالم بزرگ و مظلوم تبدیل شده است. مسلّماً از نظر عاقلان، تنها اندیشهها و آموزههای اسلامی و اصلاحگرانهی ایشان اهمّیت دارد و نام و لقب و شهرت ایشان تعیین کننده نیست…بنابراین، شما میتوانید تصوّر کنید که نام منصور هاشمی خراسانی، محمّد یا علی یا عمر یا سعید یا هاشم یا جعفر یا قاسم یا قنبر یا محمّد علی یا محمّد جعفر یا عبد الله یا چیز دیگری است…>. (نقدها و بررسیها، کد ۶)
به این ترتیب، اگرچه مستعار بودن نام ایشان امر قطعی و ثابتی نیست اما احتمال آن، چیزی است که حدود ۴ سال پیش توسّط پایگاه اطّلاع رسانی ایشان مطرح شده است و لذا طرح آن توسّط منتقد، کشف جدیدی شمرده نمیشود و صرفاً تکرار مکرّرات است!
میخواستم راجع به تفریح و سرگرمی در اسلام بدانم. آیا دیدن فیلم و بازیهای رایانهای و این قبیل موارد تفریحات سالمی هستند؟ یا در اسلام این قبیل موارد تفریحات خوبی محسوب نشدهاند و نمونههای بهتری برای فرد مسلمان پیشنهاد شدهاند؟
منبع: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی
https://www.alkhorasani.com/fa/moshahede-porsesh/11346/انسان مخلوقی ضعیف است؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا» (نساء/ 28)؛ «و انسان ضعیف خلق شده» و با این وصف، طبیعی است که به استراحت نیاز دارد؛ چراکه کار مداوم او را خسته میکند و از پای در میآورد، در حالی که استراحت نیروی او را باز میگرداند و سلامت و نشاطش را حفظ میکند. البته بخش عمدهی این نیاز او با خواب خوب و کافی تأمین میشود؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا» (نبأ/ 9)؛ «و خوابتان را مایهی آسایش قرار دادیم» و از این رو، انسان باید خواب خوب و کافی داشته باشد، ولی بخشی نیز ممکن است با خواب خوب و کافی تأمین نشود که در این صورت نیاز به تفریح خواهد داشت. مراد از تفریح انجام کاری است که انسان را شاداب و سرزنده میکند و آن از این رو نیکوست که شادابی و سرزندگی برای انجام بهتر تکالیف دنیوی و اخروی لازم است. بنابراین، میتوان گفت که تفریح کاری عقلایی و شرعی است، مشروط به اینکه به حرام آلوده نباشد؛ مانند تفریح از طریق زنا، شرب خمر، قمار، غنا، ورقبازی، شطرنج، نقاشی، استعمال دخانیات و موادّ مخدّر و تماشای فیلمها و عکسهای مستهجن که در میان کافران رواج دارد و متأسفانه به میان مسلمانان هم راه یافته است. این قبیل تفریحات، تفریحات ناسالم و زیانبار هستند که شیطان برای پیروانش زینت داده است تا آنان را از خداوند دور کند و به بیماری و افسردگی دچار گرداند. در برابر، تفریحات سالم و سودمندی وجود دارند که در روایات اسلامی به آنها توصیه شده است و آنها به قرار زیرند:
1 . مطالعه که از سرگرم کنندهترین و سودمندترین کارهاست؛ چنانکه در روایتی از اهل بیت آمده است: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانُ هَرْجٍ لَا یَأْنَسُونَ فِیهِ إِلَّا بِکُتُبِهِمْ» (کلینی، الکافی، ج1، ص52)؛ «بر مردم زمان پرآشوبی میرسد که در آن جز با کتابهای خود انس نمیگیرند».
2 . سحرخیزی و نماز شب که انسان را شاداب و سرزنده میکند؛ چنانکه در روایتی از پیامبر آمده است: «یَعْقِدُ الشَّیْطَانُ عَلَى قَافِیَةِ رَأْسِ أَحَدِکُمْ إِذَا هُوَ نَامَ ثَلَاثَ عُقَدٍ یَضْرِبُ کُلَّ عُقْدَةٍ عَلَیْکَ لَیْلٌ طَوِیلٌ فَارْقُدْ، فَإِنِ اسْتَیْقَظَ فَذَکَرَ اللَّهَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ تَوَضَّأَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ صَلَّى انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَأَصْبَحَ نَشِیطًا طَیِّبَ النَّفْسِ وَإِلَّا أَصْبَحَ خَبِیثَ النَّفْسِ کَسْلَانَ» (صحیح البخاری، ج2، ص46؛ صحیح مسلم، ج2، ص187)؛ «شیطان بر پشت سر هر یک از شما در وقت خواب سه گره میزند که روی هر یک نوشته است: شب درازی در پیش داری، پس بخواب! پس اگر بیدار شود و خدا را یاد کند، یک گره باز میشود و اگر وضو بگیرد، گره دوم هم باز میشود و اگر نماز بگزارد، گره سوم هم باز میشود، پس در حالی صبح میکند که بانشاط است و روحیهی خوبی دارد وگرنه در حالی صبح میکند که روحیهی بدی دارد و کسل است».
3 . پیادهروی
4 . شنا
5 . اسبسواری
6 . تیراندازی؛ چنانکه در روایتی از پیامبر آمده است: «نِعْمَ لَهْوُ الْمُؤْمِنِ الرَّمْیُ وَمَنْ تَعَلَّمَ الرَّمْیَ ثُمَّ تَرَکَهُ فَقَدْ عَصانِی» (أبو نعیم، أخبار أصبهان، ج2، ص121؛ سیوطی، الدر المنثور، ج3، ص193)؛ «تیراندازی سرگرمی خوبی برای مؤمن است و هر کس تیراندازی را یاد بگیرد و سپس رها کند، من را نافرمانی کرده است».
7 . رشتن، بافتن و خیاطی کردن برای زنان؛ چنانکه در روایتی از پیامبر آمده است: «خَیْرُ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ السَّباحَةُ وَخَیْرُ لَهْوِ الْمُؤْمِنَةِ الْغَزْلُ» (سیوطی، الجامع الصغیر، ج1، ص627)؛ «بهترین سرگرمی برای مرد مؤمن شنا و بهترین سرگرمی برای زن مؤمن ریسندگی است».
8 . نگهداری از برخی حیوانات خانگی مانند گوسفند، گاو، مرغ و کبوتر؛ چنانکه در روایتی از اهل بیت آمده است: «مَا مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ یَکُونُ عِنْدَهُمْ شَاةٌ لَبُونٌ إِلَّا قُدِّسُوا فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّتَیْنِ، یُقَالُ لَهُمْ بُورِکْتُمْ بُورِکْتُمْ» (برقی، المحاسن، ج2، ص643؛ کلینی، الکافی، ج6، ص544)؛ «هیچ خانوادهای نیستند که گوسفندی شیرده نزدشان باشد، مگر اینکه هر روز دو بار تقدیس میشوند، به آنان گفته میشود: برکت بر شما باد! برکت بر شما باد!» و در روایتی دیگر از اهل بیت آمده است: «کانُوا یُحِبُّونَ أَنْ یَکُونَ فِی الْبَیْتِ الشَّیْءُ الدّاجِنُ، مِثْلُ الْحَمامِ أَوِ الدَّجاجِ أَوْ الْعَناقِ» (حمیری، قرب الاسناد، ص93)؛ «آنان دوست داشتند که در خانه حیوانی خانگی مانند کبوتر یا مرغ یا بزغاله باشد».
9 . گردش در طبیعت و فضای سبز
10 . نگاه کردن به آب جاری
11 . استشمام بوی خوش
12 . خوردن و آشامیدن
13 . نگاه کردن به همسر زیبا
14 . همآغوشی با همسر
15 . مسواک زدن
16 . دوش گرفتن
17 . گفتگو با دوستان و آشنایان
چنانکه در روایتی از اهل بیت آمده است: «النُّشْرَةُ فِی عَشْرَةِ أَشْیاءَ: الْمَشْیِ، وَالرُّکُوبِ، وَالإرْتِماسِ فِی الْماءِ، وَالنَّظَرِ إِلَى الْخُضْرَةِ، وَالْأَکْلِ وَالشُّرْبِ، وَالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْناءِ، وَالْجِماعِ، وَالسِّواکِ، وَغَسْلِ الرَّأْسِ بِالْخَطْمِیِّ فِی الْحَمّامِ وَغَیْرِهِ، وَمُحادَثَةِ الرِّجالِ» (برقی، المحاسن، ج1، ص14؛ ابن بابویه، الخصال، ص443)؛ «تفریح در ده چیز است: پیادهروی، اسبسواری، آبتنی، نگاه کردن به طبیعت، خوردن و آشامیدن، نگاه کردن به زن زیبا، نزدیکی کردن، مسواک زدن، شستن سر در حمام یا جای دیگر با خطمی و گفتگو با مردم» و در روایتی دیگر از اهل بیت آمده است: «الطِّیبُ نُشْرَةٌ والْعَسَلُ نُشْرَةٌ والرُّکُوبُ نُشْرَةٌ والنَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ» (ابن بابویه، عیون أخبار الرضا، ج2، ص44؛ رضی، نهج البلاغة، حکمت 400)؛ «بوی خوش مفرّح است و عسل مفرّح است و سواری مفرّح است و نگاه کردن به فضای سبز مفرّح است» و در روایتی دیگر آمده است: «ثلاثَةٌ یُجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ، وَالنَّظَرُ إِلَى الْماءِ الْجارِی، وَالنَّظَرُ إِلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ» (أبو نعیم، أخبار أصفهان، ج2، ص366؛ برقی، المحاسن، ج2، ص622؛ ابن بابویه، الخصال، ص92؛ عجلونی، کشف الخفاء، ج1، ص324)؛ «سه چیز چشم را جلا میدهند: نگاه کردن به فضای سبز و نگاه کردن به آب جاری و نگاه کردن به روی زیبا» و در روایتی دیگر آمده است: «کُلُّ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ إِلَّا فِی ثَلَاثٍ فِی تَأْدِیبِهِ الْفَرَسَ ورَمْیِهِ عَنْ قَوْسِهِ ومُلَاعَبَتِهِ امْرَأَتَهُ فَإِنَّهُنَّ حَقٌّ» (زیلعی، نصب الرایة، ج6، ص179؛ کلینی، الکافی، ج5، ص50)؛ «هر بازی مؤمن باطل است مگر در سه چیز: در پرورش اسب و تیراندازی و بازی با همسر؛ چراکه آنها حق هستند» و در روایتی دیگر از اهل بیت آمده است: «لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلاثَةِ أَشْیاءَ: التَّمَتُّعِ بِالنِّساءِ وَمُفاکَهَةِ الإخْوانِ وَالصَّلاةِ بِاللَّیْلِ» (ابن بابویه، الخصال، ص161)؛ «سرگرمی مؤمن در سه چیز است: لذّت بردن از همسر و خوشطبعی با دوستان و نماز شب».
اما تماشای فیلم و انجام بازی رایانهای، هرگاه محتوای محرّک یا بدآموزندهای نداشته باشد و مانع از انجام واجبات نشود و به نزاع میان دو مسلمان نینجامد، حرام نیست، جز اینکه در صورت امکان بهتر است به تفریحات سالمتر و سودمندتری پرداخته شود.